کتاب سارا و ماجرای تولد مادربزرگ (هنر) اثر جیمز می هیو ترجمه مدینا تقی زاده نشر پرستو

آیا می‌شود از یک تابلوی نقاشی دسته‌گلی برای مادربزرگ چید؟ کتاب «سارا و ماجرای تولد مادربزرگ» از مجموعه کتاب‌های «سارا» منتشر شده است. کودکان با مطالعه‌ی این داستان و دیدن تصاویر جذاب آن، با دنیای رنگارنگ و خلاقانه‌ی نقاشی‌های سبک امپرسیونیست و آثار هنرمندان بزرگی همچون «مونه» و «دگا» آشنا می‌شوند. در این داستان، هنر به شیوه‌ای جذاب و آموزنده به خوانندگان معرفی شده است.

روز تولد مادربزرگ بود. او تصمیم گرفت سارا را به نمایشگاه هنر ببرد تا روزی به‌یادماندنی برای نوه‌اش بسازد. سارا عاشق نمایشگاه بود؛ چون هیچ‌وقت نمی‌دانست قرار است در آنجا چه ‌چیزی ببیند. سارا با اشتیاق به یکی از تابلوها نزدیک شد، اما فقط چند حباب روی تابلو دید! این دیگر چه جور نقاشی‌ای بود؟! مادربزرگ از سارا خواست کمی از تابلوها دور شود و دوباره به آن‌ها نگاه کند. حالا سارا، در کمال شگفتی، به‌جای حباب‌های رنگی، باغی زیبا از گل‌های رنگارنگ را در تابلوی «ناهار» کلود مونه می‌دید. سارا چشمانش را بست و بو کشید. او مطمئن بود که می‌تواند رایحه‌ی گل‌ها را احساس کند و وقتی چشمانش را باز کرد، آنجا بود. بله، در باغی زیبا در تابلوی نقاشی! همه‌چیز اسرارآمیز و شگفت‌انگیز بود. اما چیزی که سارا بیشتر از همه دوست داشت این بود که بتواند دسته‌گلی زیبا از این باغ برای مادربزرگ بچیند.